Ferâh - فراخ
The entry is a dictionary list for the word Ferâh - فراخ
فراخ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (ص) گشاد. (برهان). واسع.
مقابل تنگ. (یادداشت بخط مؤلف). باز:
خدیجه دست فراخ کرد و بسیار ببخشید.
(ترجمهٔ تاریخ بلعمی).
به گور تنگ سپارد تو را دهان فراخ
اگرْت مملکت از حد روم تا خزر است.کسائی مروزی.
بدیدم به زیر ...
مقابل تنگ. (یادداشت بخط مؤلف). باز:
خدیجه دست فراخ کرد و بسیار ببخشید.
(ترجمهٔ تاریخ بلعمی).
به گور تنگ سپارد تو را دهان فراخ
اگرْت مملکت از حد روم تا خزر است.کسائی مروزی.
بدیدم به زیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع اِ) جِ فَرْخ. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). بچه های طیور است. (از
فهرست مخزن الادویه). رجوع به فَرْخ شود.
(اقرب الموارد). بچه های طیور است. (از
فهرست مخزن الادویه). رجوع به فَرْخ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) یا ذات الفراخ. جایی است
در حجاز در دیار بنی ثعلبةبن سعد. (معجم
البلدان).
در حجاز در دیار بنی ثعلبةبن سعد. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فَ) [ په . ] (ص .) 1 - گشاد، وسیع . 2 - پهناور، گسترده . 3 - بسیار فراوان . 4 -
مسرور، شادمان . 5 - آسوده .
مسرور، شادمان . 5 - آسوده .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
فِرَاخٌ
домашняя птица; السودان فراخ цесарки; فراخ الغيط болотные курочки
Ferâh - فراخ other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.