ğasıb - غاصب
The entry is a dictionary list for the word ğasıb - غاصب
غاصب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
غصب. بستم ستاننده. به ستم گیرنده.
غصب کننده. گیرندهٔ ملک دیگری به زور:
اگر خشم نیافریدی هیچ کس روی ننهادی
سوی... عیال و مال خود از غاصبان دور
گردانیدن. (تاریخ بیهقی).
پس خضر کشتی ...
غصب. بستم ستاننده. به ستم گیرنده.
غصب کننده. گیرندهٔ ملک دیگری به زور:
اگر خشم نیافریدی هیچ کس روی ننهادی
سوی... عیال و مال خود از غاصبان دور
گردانیدن. (تاریخ بیهقی).
پس خضر کشتی ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
غاصِبٌ
['ɣaːsʼib]
adj
آخِذٌ بالقُوَّةِ m usurpateur
◊
مَلِكٌ غاصِبٌ للحُكْمِ — un roi usurpateur