ıyal - عیال
The entry is a dictionary list for the word ıyal - عیال
عیال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جِ عَیِّل. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به عیّل شود.
|| عیال الرجل؛ کسی که با مرد زندگی
میکند و نفقهٔ او بر وی واجب است، چون غلام
و زن و فرزند صغیر او. ...
الموارد). رجوع به عیّل شود.
|| عیال الرجل؛ کسی که با مرد زندگی
میکند و نفقهٔ او بر وی واجب است، چون غلام
و زن و فرزند صغیر او. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ یْ یا ] (ع ص) رجل عیال؛ مرد
خرامان به ناز. فرس عیال؛ اسب خرامنده.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). به
خود بالیده و خرامان در راه رفتن خود، و آن
صفت برای شخص و اسب و اسد ...
خرامان به ناز. فرس عیال؛ اسب خرامنده.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). به
خود بالیده و خرامان در راه رفتن خود، و آن
صفت برای شخص و اسب و اسد ...