Sarsar - صرصر
The entry is a dictionary list for the word Sarsar - صرصر
صرصر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
gıcırdamak
Arapça - Türkçe sözlük
صَرْصَرَ
gıcırdamak
Anlamı: gıcırtı çıkarmak
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
الوسيط
(صَرْصَرَ): صاح بصوت شديد متقطع. يقال: صَرْصَرَ فلانٌ، وصَرصر البازِي. و- الدوابَّ: جَمعَهَا ورَدَّ أطرافَ ما انتَشر منها.
(الصَّرْصَرُ) - ريحٌ صرصرٌ: شديدةُ البرد، أو شديدةُ الصَّوْتِ. وفي التنزيل العزيز: وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ.
(الصُّرْصُورُ): حشرة ضارة، تكثر في المراحيض، لها قرون طوال شَعرية، وصرير متتابع. مثل صرصور الغيط الذي يعيش في الحدائق. (ج) صراصيرُ.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
صرصرَ يُصرصر، صرصرةً، فهو مُصرصِر وصَرْصَر
• صَرْصَرَ الشَّخصُ: صاح بصوت شديد متقطِّع.
• صرصر البازيُّ: صوَّت.
III
معجم اللغة العربية المعاصرة
صَرْصَر [مفرد]: صفة مشبَّهة تدلّ على الثبوت من صرصرَ: شديد الصَّوْت.
• رِيحٌ صَرْصرٌ: ريحٌ شديدة الصَّوت والهبوب والبرد "{وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ}".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ صَ ] (ع ص، اِ) باد سرد. (مهذب
الاسماء). باد سخت. (دهار). باد سخت و
سرد. (ترجمان جرجانی) (غیاث). || باد
تند. تندباد. (غیاث). باد بلندآواز. (قاموس).
باد شدیدآواز. باد سخت آواز. (منتهی الارب).
|| ...
الاسماء). باد سخت. (دهار). باد سخت و
سرد. (ترجمان جرجانی) (غیاث). || باد
تند. تندباد. (غیاث). باد بلندآواز. (قاموس).
باد شدیدآواز. باد سخت آواز. (منتهی الارب).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ صَ ] (اِخ) دو ده است به بغداد
علیا و سفلی و این بزرگتر است از علیا.
(منتهی الارب). دو دیه از سواد بغداد است.
صرصر علیا و صرصر سفلی و هر دو بر کرانهٔ
نهر عیسی باشند و بسا آن ...
علیا و سفلی و این بزرگتر است از علیا.
(منتهی الارب). دو دیه از سواد بغداد است.
صرصر علیا و صرصر سفلی و هر دو بر کرانهٔ
نهر عیسی باشند و بسا آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ صَ ] (اِخ) نام دو جایگاه بغداد
است از نواحی صرصر علیا از قرای
نهرالملک در طرف جنوبی سیب واقع است و
سفلی شهرکیست در طرف شمالی آن و در
طریق الحاج واقع شده و در پهلوی آن پلی از
کشتیها ...
است از نواحی صرصر علیا از قرای
نهرالملک در طرف جنوبی سیب واقع است و
سفلی شهرکیست در طرف شمالی آن و در
طریق الحاج واقع شده و در پهلوی آن پلی از
کشتیها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) در نسخهٔ حبیب السیر چ ۱
سنگی تهران آن را از بلاد اقلیم چهارم شمرده
است و در چ خیام بشکل خرخیر نوشته شده
است و با مقابله ای با معجم البلدان چ مصر ج
۱ ص ...
سنگی تهران آن را از بلاد اقلیم چهارم شمرده
است و در چ خیام بشکل خرخیر نوشته شده
است و با مقابله ای با معجم البلدان چ مصر ج
۱ ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ صُ / صِ صِ ] (ع اِ) جانورکی
است صرصورنام. (منتهی الارب). سوسک.
سوسرک. سِمرگ. ج، صراصر. نوعی از
حشرات دارای بالهائی که از جلو بهم افتاده و
از عقب تا شده در تمام کرهٔ ارض منتشر است
محل ...
است صرصورنام. (منتهی الارب). سوسک.
سوسرک. سِمرگ. ج، صراصر. نوعی از
حشرات دارای بالهائی که از جلو بهم افتاده و
از عقب تا شده در تمام کرهٔ ارض منتشر است
محل ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
صَرْصَرَ
1) трещать, стрекотать, скрипеть
2) пронзительно кричать,завывать(о ветре)
II
صَرْصَرٌ
сильный (о ветре) ريح صرصر عاتية очень сильный ветер
III
صُرصُرٌ
мн. صَرَاصِرُ
сверчок