sarban - ساربان
The entry is a dictionary list for the word sarban - ساربان
ساربان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رْ / رِ ] (اِ مرکب) بمعنی
محافظت کننده و نگاه دارندهٔ شتر باشد چه
سار بمعنی شتر، و بان بمعنی محافظت کننده و
نگاه دارنده آمده است . (برهان) (آنندراج)
(غیاث). شتربان و ساروان. (شرفنامهٔ منیری).
خایل. (دهار). ساربان ...
محافظت کننده و نگاه دارندهٔ شتر باشد چه
سار بمعنی شتر، و بان بمعنی محافظت کننده و
نگاه دارنده آمده است . (برهان) (آنندراج)
(غیاث). شتربان و ساروان. (شرفنامهٔ منیری).
خایل. (دهار). ساربان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) جد علی بن ایوب بن حسین
است. و علی معروف به ابن ساربان از اهل
شیراز و ساکن بغداد، متولد ۳۴۷ و متوفی
۴۳۰ است. رجوع به انساب سمعانی و تاریخ
بغداد خطیب شود.
است. و علی معروف به ابن ساربان از اهل
شیراز و ساکن بغداد، متولد ۳۴۷ و متوفی
۴۳۰ است. رجوع به انساب سمعانی و تاریخ
بغداد خطیب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) یا سارمان بن جغتای، پنجمین
پسر جغتای بن چنگیزخان است. رجوع به
حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۷۷ و ۸۸ شود.
پسر جغتای بن چنگیزخان است. رجوع به
حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۷۷ و ۸۸ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (امیر...) ابن سونجاق نویان از
امرای مغول و از زیردستان طغاجار بود که
ابتدا هواخواه بایدو بودند و بعد به غازان
پیوستند. ساربان روز دوشنبه ۹ ذی القعده
۶۹۷ در تبریز درگذشت. رجوع به تاریخ
غازانی چ کارل یان ...
امرای مغول و از زیردستان طغاجار بود که
ابتدا هواخواه بایدو بودند و بعد به غازان
پیوستند. ساربان روز دوشنبه ۹ ذی القعده
۶۹۷ در تبریز درگذشت. رجوع به تاریخ
غازانی چ کارل یان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (شهزاده...) ابن قایدو، در
محرم سال ۶۹۵ همراه شهزاده دوا به خراسان
و مازندران تاخت. و ظاهراً همان است که در
تاریخنامهٔ هرات نام اوسابان آمده است.
رجوع به تاریخ غازانی چ کارل یان ص ۹۷ و
سابان در این لغت نامه ...
محرم سال ۶۹۵ همراه شهزاده دوا به خراسان
و مازندران تاخت. و ظاهراً همان است که در
تاریخنامهٔ هرات نام اوسابان آمده است.
رجوع به تاریخ غازانی چ کارل یان ص ۹۷ و
سابان در این لغت نامه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (امیر...) یا ساروان ابن نیک
پی، از اطرافیان امیر نوروز سردار معروف
غازان بود وبسال ۶۸۸ دختر او را بزنی
گرفت. رجوع به تاریخ غازانی ص ۱۶ و ۲۴
و ۱۱۲ شود.
پی، از اطرافیان امیر نوروز سردار معروف
غازان بود وبسال ۶۸۸ دختر او را بزنی
گرفت. رجوع به تاریخ غازانی ص ۱۶ و ۲۴
و ۱۱۲ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (امیر... جنید) از سرکردگان
سلطان حسین بایقرا بود، و پسرش امیر عاشق
محمد کوکلتاش از دست سلطان بدیع الزمان
میرزا کوتوالی قلعهٔ اختیارالدین را داشت.
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۴ ص ۱۴۸ و
۲۱۵ و ۳۷۹ شود.
سلطان حسین بایقرا بود، و پسرش امیر عاشق
محمد کوکلتاش از دست سلطان بدیع الزمان
میرزا کوتوالی قلعهٔ اختیارالدین را داشت.
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۴ ص ۱۴۸ و
۲۱۵ و ۳۷۹ شود.
sarban - ساربان other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.