Jengâr - ژنگار
The entry is a dictionary list for the word Jengâr - ژنگار
ژنگار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ژَ ] (اِ) زنجار. زنگار. زنگ. ژنگ.
زنگی که در فلزات از اثر رطوبت و غیره پیدا
شود. بعض فرهنگها ژنگار یا زنگار را
بخصوص به رنگ سبز که بر فلز نشیند اطلاق
کرده اند:
بشستن بدین بِه و آب پاک ...
زنگی که در فلزات از اثر رطوبت و غیره پیدا
شود. بعض فرهنگها ژنگار یا زنگار را
بخصوص به رنگ سبز که بر فلز نشیند اطلاق
کرده اند:
بشستن بدین بِه و آب پاک ...