Zengî - زنگی
The entry is a dictionary list for the word Zengî - زنگی
زنگی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ص نسبی) منسوب به زنگ.
منسوب به قبایل سیاه پوست ساکن افریقای
شرقی. زنگباری. سیاه پوست. (از فرهنگ
فارسی معین ج ۲ و ۵). منسوب به زنگ.
مصری. حبشی و مردم سیاه رنگ و مردم
بیابانی و ...
منسوب به قبایل سیاه پوست ساکن افریقای
شرقی. زنگباری. سیاه پوست. (از فرهنگ
فارسی معین ج ۲ و ۵). منسوب به زنگ.
مصری. حبشی و مردم سیاه رنگ و مردم
بیابانی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) دهی از دهستان صوفیان
است که در بخش شبستر شهرستان تبریز واقع
است و ۲۴۵ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۴).
است که در بخش شبستر شهرستان تبریز واقع
است و ۲۴۵ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) تیره ای از طایفهٔ اورگ از
هفت لنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی
کیهان ص ۷۴).
هفت لنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی
کیهان ص ۷۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) ابن مودود. رجوع به اتابکان
سنجار و حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۵۶۰ و
تاریخ مغول اقبال شود.
سنجار و حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۵۶۰ و
تاریخ مغول اقبال شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) اتابک عمادالدین زنگی پسر
آق سنقر. رجوع به اتابکان الجزیره و شام و
عمادالدین و حبیب السیر چ خیام ج ۲
ص ۳۲۱ و ۵۵۱ شود.
آق سنقر. رجوع به اتابکان الجزیره و شام و
عمادالدین و حبیب السیر چ خیام ج ۲
ص ۳۲۱ و ۵۵۱ شود.