Zen - زن
The entry is a dictionary list for the word Zen - زن
زن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kadın
Farsça - Türkçe sözlük
kadın
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
زَنّ [مفرد]: مصدر زَنَّ.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
زَنَّ زَنَنْتُ، يَزُنّ، ازْنُنْ/ زُنَّ، زَنًّا، فهو زانّ
• زَنَّتِ الحشرةُ: صوَّتت، طنطنت، دَنْدنت "زنَّت النَّحلةُ/ الذُّبابة".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِ) نقیض مرد باشد. (برهان). مطلق
فردی از افراد اناث خواه منکوحه باشد و
خواه غیرمنکوحه. (آنندراج). مادینهٔ انسان.
بشر ماده. امرأة. مقابل مرد. مقابل رجل.
(فرهنگ فارسی معین). انسان و ماده ای از
نوع بشر و مرأة و نساء ...
فردی از افراد اناث خواه منکوحه باشد و
خواه غیرمنکوحه. (آنندراج). مادینهٔ انسان.
بشر ماده. امرأة. مقابل مرد. مقابل رجل.
(فرهنگ فارسی معین). انسان و ماده ای از
نوع بشر و مرأة و نساء ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (نف مرخم) زننده و همیشه بطور
ترکیب استعمال میشود... (ناظم الاطباء).
زننده چون برهم زن و چیزی که زَنِش بر آن
واقع شود... (آنندراج). مخفف زننده در
سینه زن، بادزن، دورزن، جام زن، گام زن،
چنگ زن، تارزن، تبیره زن، خشت ...
ترکیب استعمال میشود... (ناظم الاطباء).
زننده چون برهم زن و چیزی که زَنِش بر آن
واقع شود... (آنندراج). مخفف زننده در
سینه زن، بادزن، دورزن، جام زن، گام زن،
چنگ زن، تارزن، تبیره زن، خشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ ] (اِ) گیاهی است که آن را دو سر گویند
و در میان زراعت گندم و جو روید. (برهان).
قسمی غله که دوسر نیز گویند. (ناظم الاطباء).
رجوع به مادهٔ بعد شود.
و در میان زراعت گندم و جو روید. (برهان).
قسمی غله که دوسر نیز گویند. (ناظم الاطباء).
رجوع به مادهٔ بعد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِن ن ] (ع اِ) ماش یا گندم دیوانه.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
ماش و گفته اند دوسر. (از اقرب الموارد). دانهٔ
دَوْسَر. (از دزی ج ۱ ص ۶۰۴). رجوع به
دوسر، مادهٔ قبل و دزی شود.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
ماش و گفته اند دوسر. (از اقرب الموارد). دانهٔ
دَوْسَر. (از دزی ج ۱ ص ۶۰۴). رجوع به
دوسر، مادهٔ قبل و دزی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَن ن ] (ع مص) خشک شدن پی.
|| گمان کردن کسی را به خیر یا شر و تهمت
نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| گمان کردن کسی را به خیر یا شر و تهمت
نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد).
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
زَنَّ
п. I
а/у زَنٌّ
жужжать, гудеть
II
زَنٌّ
жужжание, гудение; гул
Next Words
Words according to the Latin alphabet.