Rehîn - رهین
The entry is a dictionary list for the word Rehîn - رهین
رهین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (ع ص، اِ) گروی. (منتهی الارب).
گروگذاشته شده. مرهون. (یادداشت مؤلف).
گروکرده شده. (آنندراج) (غیاث اللغات).
گروکرده. (دهار) (از اقرب الموارد):
اگر من به حب محمد رهینم
تو چونی عدوی رهین محمد.ناصرخسرو.
هیبت و رای ترا هست رهی و ...
گروگذاشته شده. مرهون. (یادداشت مؤلف).
گروکرده شده. (آنندراج) (غیاث اللغات).
گروکرده. (دهار) (از اقرب الموارد):
اگر من به حب محمد رهینم
تو چونی عدوی رهین محمد.ناصرخسرو.
هیبت و رای ترا هست رهی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) لکهنوی. برهان علی خان
فرزند معزالدین خان. از شاعران پارسی گوی
قرن سیزدهم هجری هند بود. بیت زیر از
اوست:
به اظهار غم دوری و عرض حال مشتاقی
زبان فرسوده در کام و حکایت همچنان باقی.
(از فرهنگ ...
فرزند معزالدین خان. از شاعران پارسی گوی
قرن سیزدهم هجری هند بود. بیت زیر از
اوست:
به اظهار غم دوری و عرض حال مشتاقی
زبان فرسوده در کام و حکایت همچنان باقی.
(از فرهنگ ...
Rehîn - رهین other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.