raksan - رقصان
The entry is a dictionary list for the word raksan - رقصان
رقصان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ قَ ] (ع مص) پویه دویدن.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || پای
کوفتن. (المصادر زوزنی). رقص. رجوع به
رقص شود.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || پای
کوفتن. (المصادر زوزنی). رقص. رجوع به
رقص شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (نف، ق) صفت حالیه. در حال
رقصیدن. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی
معین):
تو نبینی برگها با شاخها
کت زنان رقصان تحریک صبا.مولوی.
دست می زد چون رهید از دست مرگ
سبز و رقصان در هوا چون شاخ و برگ.
مولوی.
رقصیدن. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی
معین):
تو نبینی برگها با شاخها
کت زنان رقصان تحریک صبا.مولوی.
دست می زد چون رهید از دست مرگ
سبز و رقصان در هوا چون شاخ و برگ.
مولوی.