ray - رعی
The entry is a dictionary list for the word ray - رعی
رعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَعْ یْ ] (ع مص) چرانیدن. (ترجمان
القرآن جرجانی) (غیاث اللغات) (منتهی
الارب) (دهار) (مصادر اللغهٔ زوزنی) (تاج
المصادر بیهقی). به چرا بردن [ گوسفندان و
مانند آنها را ]. (از فرهنگ فارسی معین).
مصدر به معنی رعایة. (ناظم ...
القرآن جرجانی) (غیاث اللغات) (منتهی
الارب) (دهار) (مصادر اللغهٔ زوزنی) (تاج
المصادر بیهقی). به چرا بردن [ گوسفندان و
مانند آنها را ]. (از فرهنگ فارسی معین).
مصدر به معنی رعایة. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عْ یْ ] (ع اِ) علف و گیاه. ج، اَرعاء.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). گیاهان که ستوران می خورند.
(غیاث اللغات از منتخب اللغات و لطائف)
(آنندراج).
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). گیاهان که ستوران می خورند.
(غیاث اللغات از منتخب اللغات و لطائف)
(آنندراج).
ray - رعی other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.