Dizdâr - دزدار
The entry is a dictionary list for the word Dizdâr - دزدار
دزدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (نف مرکب) نگهبان دز.
دزدارنده. دارندهٔ دز. کوتوال و ضابط و حافظ
قلعه. (برهان). قلعه دار. (آنندراج). کوتوال
قلعه. (جهانگیری):
فرستاد پنهان به دزدار خویش
که پیش آورد برگ از اندازه بیش.نظامی.
بگفتا که دزدار این کوهسار
ستاده ست ...
دزدارنده. دارندهٔ دز. کوتوال و ضابط و حافظ
قلعه. (برهان). قلعه دار. (آنندراج). کوتوال
قلعه. (جهانگیری):
فرستاد پنهان به دزدار خویش
که پیش آورد برگ از اندازه بیش.نظامی.
بگفتا که دزدار این کوهسار
ستاده ست ...