hazıb - خضیب
The entry is a dictionary list for the word hazıb - خضیب
خضیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ع ص) خضاب داده شده.
رنگ کرده شده. رنگین. (یادداشت بخط
مؤلف):
لاله میان دشت بخندد همی ز دور
چون پنجهٔ عروس بحنّا شده خضیب.
رودکی.
خمار در سر و دستش بخون ...
رنگ کرده شده. رنگین. (یادداشت بخط
مؤلف):
لاله میان دشت بخندد همی ز دور
چون پنجهٔ عروس بحنّا شده خضیب.
رودکی.
خمار در سر و دستش بخون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ص نسبی) انتساب خضاب
کردن بریش را می رساند. (از انساب
سمعانی).
کردن بریش را می رساند. (از انساب
سمعانی).