Hayt - خیط
The entry is a dictionary list for the word Hayt - خیط
خیط Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ع اِ) رشته. (منتهی الارب) (از
تاج العروس) (از لسان العرب). ج، اخیاط و
خیوط و خیوطة:
صدهزاران خیط یک تو را نباشد قوتی
چون بهم بربافتی اسفندیارش نگسلد.
سعدی.
تاب خوردم رشته وار اندر کف خیاط صنع
پس ...
تاج العروس) (از لسان العرب). ج، اخیاط و
خیوط و خیوطة:
صدهزاران خیط یک تو را نباشد قوتی
چون بهم بربافتی اسفندیارش نگسلد.
سعدی.
تاب خوردم رشته وار اندر کف خیاط صنع
پس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) گروه ملخ. خَیط. ج، خیطان.
|| گلهٔ شترمرغ. (منتهی الارب) (از تاج
العروس) (از لسان العرب). خَیط. ج، خیطان.
|| دایرهٔ بر زمین کشیده. (یادداشت مؤلف).
|| گلهٔ شترمرغ. (منتهی الارب) (از تاج
العروس) (از لسان العرب). خَیط. ج، خیطان.
|| دایرهٔ بر زمین کشیده. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (اِخ) دهی است از دهستان باوی
بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در ۵۸
هزارگزی جنوب خاوری اهواز و یک
هزارگزی خاور راه خلف آباد به اهواز. آب آن
از چاه و محصول آن غلات و لبنیات و ...
بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در ۵۸
هزارگزی جنوب خاوری اهواز و یک
هزارگزی خاور راه خلف آباد به اهواز. آب آن
از چاه و محصول آن غلات و لبنیات و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) نام سلسلهٔ ستارگان خرد که
بمیان حوتین جای دارند. (یادداشت مؤلف).
بمیان حوتین جای دارند. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) اطمی است از آن بنی اسود
مشرف بر حرهٔ شرقی مسجد قبلتین.
(منتهی الارب).
مشرف بر حرهٔ شرقی مسجد قبلتین.
(منتهی الارب).