tuanger - توانگر
The entry is a dictionary list for the word tuanger - توانگر
توانگر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ / تَ گَ ] (ص مرکب) توانا.
قادر. زورمند. قوی. (فرهنگ فارسی معین).
در اصل بمعنی صاحب قوت است مرکب از
توان بمعنی طاقت و گر، کلمهٔ نسبت. (غیاث
اللغات) (آنندراج). بزرگوار و توانا و قادر.
(ناظم الاطباء). توانا. ...
قادر. زورمند. قوی. (فرهنگ فارسی معین).
در اصل بمعنی صاحب قوت است مرکب از
توان بمعنی طاقت و گر، کلمهٔ نسبت. (غیاث
اللغات) (آنندراج). بزرگوار و توانا و قادر.
(ناظم الاطباء). توانا. ...