Teb - تب
The entry is a dictionary list for the word Teb - تب
تب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
ateş
Farsça - Türkçe sözlük
ateş
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
تَبّ [مفرد]: مصدر تَبَّ| تبًّا للظَّالمين المعتدين: خُسْرانًا وهلاكًا لهم، ويُنصب على المصدر بإضمار فعل.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
تَبَّ تَبَبْتُ، يَتِبّ، اتْبِبْ/ تِبَّ، تَبابًا وتَبًّا، فهو تابّ
• تبَّ العاصي: خسِر وهلَك وقُطِع عن الخير "{تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ}".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ) در اوستا «تفنو»، خونساری
«ته»، دزفولی «تو»، طبری «تو»، گیلکی
«تب»، فریزندی «تو»، یرنی «تئو»،
نطنزی «تو»، سمنانی و لاسگردی «تو»،
سنگسری «تو»، سرخه ای «تو»،
شهمیرزادی «تب». (از حاشیهٔ برهان قاطع
چ معین). گرمی، این لفظ در ...
«ته»، دزفولی «تو»، طبری «تو»، گیلکی
«تب»، فریزندی «تو»، یرنی «تئو»،
نطنزی «تو»، سمنانی و لاسگردی «تو»،
سنگسری «تو»، سرخه ای «تو»،
شهمیرزادی «تب». (از حاشیهٔ برهان قاطع
چ معین). گرمی، این لفظ در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ب ب ] (ع مص) هلاک شدن و
زیان کار شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
(از اقرب الموارد). هلاکی. (دهار). زیان و
هلاکی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). تباً له؛ هلاکی باد
...
زیان کار شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
(از اقرب الموارد). هلاکی. (دهار). زیان و
هلاکی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). تباً له؛ هلاکی باد
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
اختاچی بوکان بخش بوکان، شهرستان
مهاباد. این ده در ده هزارگزی جنوب بوکان و
دوهزارگزی خاور شوسهٔ بوکان به سقز واقع
است، ناحیه ای است کوهستانی و معتدل
مالاریایی که ۲۴۱ تن ...
اختاچی بوکان بخش بوکان، شهرستان
مهاباد. این ده در ده هزارگزی جنوب بوکان و
دوهزارگزی خاور شوسهٔ بوکان به سقز واقع
است، ناحیه ای است کوهستانی و معتدل
مالاریایی که ۲۴۱ تن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تِ ] (اِخ) از بزرگترین شهرهای
قدیمی مصر علیا که پایتخت یازدهمین و
دوازدهمین سلسلهٔ سلاطین مصر
(۳۱۰۰-۱۷۰۰ ق. م.) و نیز پایتخت
هفدهمین تا بیستمین سلسلهٔ سلاطین این
کشور (۱۶۰۰-۱۱۰۰ ق. م.) بوده ...
قدیمی مصر علیا که پایتخت یازدهمین و
دوازدهمین سلسلهٔ سلاطین مصر
(۳۱۰۰-۱۷۰۰ ق. م.) و نیز پایتخت
هفدهمین تا بیستمین سلسلهٔ سلاطین این
کشور (۱۶۰۰-۱۱۰۰ ق. م.) بوده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تِ ] (اِخ) شهری به یونان و مرکز
ناحیهٔ ولایت «آتیک -و -بئوثی». این
شهر بر روی خرابه های «تب» باستانی بنا
شده و در حدود ۳۳۰۰ تن سکنه دارد. آثار
باستانی در این ناحیه ...
ناحیهٔ ولایت «آتیک -و -بئوثی». این
شهر بر روی خرابه های «تب» باستانی بنا
شده و در حدود ۳۳۰۰ تن سکنه دارد. آثار
باستانی در این ناحیه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تَ) (اِ.) 1 - بالا بودن دمای بدن در اثر بیماری . 2 - مجازاً هیجان ، شور و حال .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
تَبَّ
п. I
а/у تَبٌّ
погибать
II
تَبٌّ
гибель, смерть; . . . تبّأ لك пропади ты пропадом. . .