Tâz - تاز
The entry is a dictionary list for the word Tâz - تاز
تاز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص، اِ) معشوق و محبوب را گویند.
(برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). محبوب را
گویند. (فرهنگ جهانگیری). محبوب. (غیاث
اللغات) (فرهنگ رشیدی). محبوب و
معشوق. (فرهنگ نظام):
بدو گفت مادر که ای تاز مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام؟فردوسی.
با این همه ...
(برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). محبوب را
گویند. (فرهنگ جهانگیری). محبوب. (غیاث
اللغات) (فرهنگ رشیدی). محبوب و
معشوق. (فرهنگ نظام):
بدو گفت مادر که ای تاز مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام؟فردوسی.
با این همه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمص) تاختن. (فرهنگ جهانگیری)
(شرفنامهٔ منیری) (فرهنگ خطی کتاب خانهٔ
مؤلف). با «با» بمعنی تاختن. (غیاث
اللغات). || (نف مرخم) تازنده. (شرفنامهٔ
منیری) (فرهنگ خطی کتابخانهٔ مؤلف)
(فرهنگ رشیدی). و آنرا تازنده گویند.
(آنندراج) (انجمن آرا). بمعنی تازنده نیز آمده
است. ...
(شرفنامهٔ منیری) (فرهنگ خطی کتاب خانهٔ
مؤلف). با «با» بمعنی تاختن. (غیاث
اللغات). || (نف مرخم) تازنده. (شرفنامهٔ
منیری) (فرهنگ خطی کتابخانهٔ مؤلف)
(فرهنگ رشیدی). و آنرا تازنده گویند.
(آنندراج) (انجمن آرا). بمعنی تازنده نیز آمده
است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نیای بزرگ «ضحاک»: و نسابهٔ
پارسیان در نسب او [ ضحاک ] چنین گفته اند:
بیوراسف بن ارونداسف بن دنیکان بن
وبهزسنگ بن تازبن نوارک بن سیامک بن
میشی بن کیومرث، و این تاز که ازجملهٔ اجداد
اوست پدر جملهٔ عرب ...
پارسیان در نسب او [ ضحاک ] چنین گفته اند:
بیوراسف بن ارونداسف بن دنیکان بن
وبهزسنگ بن تازبن نوارک بن سیامک بن
میشی بن کیومرث، و این تاز که ازجملهٔ اجداد
اوست پدر جملهٔ عرب ...