Pîrûz - پیروز
The entry is a dictionary list for the word Pîrûz - پیروز
پیروز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص) فیروز. مظفر. غالب. منصور.
نصرت یافته. مظفار. ظفرة. فاتح. بمعنی فیروز
است که غالب شدن و غالب آمدن بر اعدا
باشد. (برهان):
لب بخت پیروز را خنده ای
مرا نیز مروای فرخنده ای.رودکی.
اندی که امیر ما بازآمد پیروز
مرگ از پس دیدنش ...
نصرت یافته. مظفار. ظفرة. فاتح. بمعنی فیروز
است که غالب شدن و غالب آمدن بر اعدا
باشد. (برهان):
لب بخت پیروز را خنده ای
مرا نیز مروای فرخنده ای.رودکی.
اندی که امیر ما بازآمد پیروز
مرگ از پس دیدنش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام گردی ایرانی بعهد انوشیروان
پادشاه ساسانی. (مزدیسنا ص ۴۸۹).
پادشاه ساسانی. (مزدیسنا ص ۴۸۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) پسر یزدگرد شهریار آخرین
پادشاه ساسانی. (احوال و اشعار رودکی
ص ۱۹۶ و مزدیسنا ص ۱۳). وی پس از قتل
پدر بتخارستان رفت و امپراتور چین در سال
۶۶۲ م. او را بپادشاهی ایران شناخت. پیروز
سپس به چین ...
پادشاه ساسانی. (احوال و اشعار رودکی
ص ۱۹۶ و مزدیسنا ص ۱۳). وی پس از قتل
پدر بتخارستان رفت و امپراتور چین در سال
۶۶۲ م. او را بپادشاهی ایران شناخت. پیروز
سپس به چین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) پادشاه ایران پسر یزدگرد و نوادهٔ
بهرام گور. رجوع به فیروز شود:
ازین آگهی سوی پیروز رفت
هیونی برافکند پیروز تفت.فردوسی.
بهرام گور. رجوع به فیروز شود:
ازین آگهی سوی پیروز رفت
هیونی برافکند پیروز تفت.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از نجبای ایران معاصر
با هرمز ساسانی و تابع پسر او خسروپرویز.
با هرمز ساسانی و تابع پسر او خسروپرویز.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) پسر طوس. از پهلوانان عهد
بهمن، پسر اسفندیار. (مجمل التواریخ
والقصص ص ۹۲).
بهمن، پسر اسفندیار. (مجمل التواریخ
والقصص ص ۹۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام پسر شاپور که یکی از نجبای
ایران و معاصر با یزدگرد آخرین پادشاه
ساسانی بود:
چو نامه به مهر اندر آمد بداد
به پیروز شاپور فرخ نژاد.فردوسی.
ایران و معاصر با یزدگرد آخرین پادشاه
ساسانی بود:
چو نامه به مهر اندر آمد بداد
به پیروز شاپور فرخ نژاد.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) پسر اتشیش و مادر وی
مهاندخت پسر یزدادبن کسری انوشروان بود.
بروایت طبری در پایان عهد ساسانیان بزرگان
وی را پس از آزرمی دخت و خرداد پرویز و
کسری نامی از فرزندان اردشیر بابکان بر
تخت سلطنت بنشاندند و تاج ...
مهاندخت پسر یزدادبن کسری انوشروان بود.
بروایت طبری در پایان عهد ساسانیان بزرگان
وی را پس از آزرمی دخت و خرداد پرویز و
کسری نامی از فرزندان اردشیر بابکان بر
تخت سلطنت بنشاندند و تاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از قراء اهواز. علی بن ابان
الزنگی آنجا را غارت کرده است. (ابن اثیر
ج ۷ ص ۱۳۱).
الزنگی آنجا را غارت کرده است. (ابن اثیر
ج ۷ ص ۱۳۱).
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
urqan(izah: basan üstün. buka. burtan. butğan. butan. ( yarışda. döğüşdə). qalib. fayiq. fatih.)