Pîçân - پیٖچان
The entry is a dictionary list for the word Pîçân - پیٖچان
پیٖچان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف، ق) صفت فاعلی بیان حالت
در حال پیچیدن. پیچنده :
بخوردند و کردند آهنگ خواب
بسی مار پیچان برآمد ز آب.فردوسی.
همی زور کرد آن بر این این بر آن
گرازان و پیچان دو مرد جوان.فردوسی.
سر مژه چون خنجر کابلی ...
در حال پیچیدن. پیچنده :
بخوردند و کردند آهنگ خواب
بسی مار پیچان برآمد ز آب.فردوسی.
همی زور کرد آن بر این این بر آن
گرازان و پیچان دو مرد جوان.فردوسی.
سر مژه چون خنجر کابلی ...