pedender - پدندر
The entry is a dictionary list for the word pedender - پدندر
پدندر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ دَ دَ ] (اِ مرکب) پدراندر. ناپدری.
شوهر مادر. شوی مادر. پدر سببی. خسر.
پدراندر. شوهر ننه :
از پدر چون از پدندر دشمنی بیند همی
مادر از کینه بر او مانند مادندر شود.
لبیبی (از صحاح الفرس).
این ...
شوهر مادر. شوی مادر. پدر سببی. خسر.
پدراندر. شوهر ننه :
از پدر چون از پدندر دشمنی بیند همی
مادر از کینه بر او مانند مادندر شود.
لبیبی (از صحاح الفرس).
این ...