palide - پالیده
The entry is a dictionary list for the word palide - پالیده
پالیده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دِ ] (ن مف) صاف شده و صاف
کرده و خلاصه. زر پالیده؛ زر خلاص.
|| افزوده. (برهان). شاید صورتی یا
تصحیفی از بالیده. || جستجو کرده. تفحص
کرده. (برهان).
کرده و خلاصه. زر پالیده؛ زر خلاص.
|| افزوده. (برهان). شاید صورتی یا
تصحیفی از بالیده. || جستجو کرده. تفحص
کرده. (برهان).