Pâlân - پالان
The entry is a dictionary list for the word Pâlân - پالان
پالان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف، ق) نعت فاعلی از پالودن. در
حال پالودن. || (اِ) زین کاه آکندهٔ خر، الاغ و
استر و اسب پالانی. پشماکندی که به پشت
ستور نهند. پشماگند. کوُر. اِکاف. اُکاف.
وِکاف. قتب. حقب رَحل (پالان شتر):
بدیبا بیاراسته ...
حال پالودن. || (اِ) زین کاه آکندهٔ خر، الاغ و
استر و اسب پالانی. پشماکندی که به پشت
ستور نهند. پشماگند. کوُر. اِکاف. اُکاف.
وِکاف. قتب. حقب رَحل (پالان شتر):
بدیبا بیاراسته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اِ.) پوششی ضخیم انباشته از کاه ، پشم یا پوشال که بر پشت ستور می نهند برای
نشستن یا بار نهادن . ؛ ~ کسی کج بودن کنایه از: رفتاری غیراخلاقی و ناروا داشتن .
نشستن یا بار نهادن . ؛ ~ کسی کج بودن کنایه از: رفتاری غیراخلاقی و ناروا داشتن .
Pâlân - پالان other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.