buya - بویا
The entry is a dictionary list for the word buya - بویا
بویا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف) پهلوی «بویاک». (حاشیهٔ برهان
چ معین). چیزهایی را گویند که بوی خوش
دهد. (آنندراج) (انجمن آرا) (از برهان) (از
ناظم الاطباء). خوشبوی. معطر. (فرهنگ
فارسی معین). خوشبودار. (غیاث).
بوی خوش دهنده. (رشیدی). طیب. ارج.
(نصاب الصبیان). ذورائحه. معطر.
خوشبو:
بیامد بر آن ...
چ معین). چیزهایی را گویند که بوی خوش
دهد. (آنندراج) (انجمن آرا) (از برهان) (از
ناظم الاطباء). خوشبوی. معطر. (فرهنگ
فارسی معین). خوشبودار. (غیاث).
بوی خوش دهنده. (رشیدی). طیب. ارج.
(نصاب الصبیان). ذورائحه. معطر.
خوشبو:
بیامد بر آن ...
buya - بویا other entries
Next Words