bücül - بجول
The entry is a dictionary list for the word bücül - بجول
بجول Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (اِ) استخوان شتالنگ که نام
عربیش کعب است. (برهان قاطع) (فرهنگ
نظام). بژل. بژول. کعب. اشتالنگ. غاب. قاب.
بجل به حذف واو نیز به همین معنی است.
(آنندراج). قاب که کودکان بازند. (یادداشت
مؤلف). بُجُل. (ناظم الاطباء).
عربیش کعب است. (برهان قاطع) (فرهنگ
نظام). بژل. بژول. کعب. اشتالنگ. غاب. قاب.
بجل به حذف واو نیز به همین معنی است.
(آنندراج). قاب که کودکان بازند. (یادداشت
مؤلف). بُجُل. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (ع مص) معظم و مکرم
گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بجاله. || نیکوحال باپیه شدن.
(منتهی الارب). بزرگ تن شدن. (تاج المصادر
بیهقی). || شادمان گردیدن. (منتهی الارب)
(آنندراج).
گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بجاله. || نیکوحال باپیه شدن.
(منتهی الارب). بزرگ تن شدن. (تاج المصادر
بیهقی). || شادمان گردیدن. (منتهی الارب)
(آنندراج).