Bilâd - بلاد
The entry is a dictionary list for the word Bilâd - بلاد
بلاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص) بلابه و بدکار. بلاده. بلایه. (از
فرهنگ فارسی معین). رجوع به بلاده و بلایه
شود.
فرهنگ فارسی معین). رجوع به بلاده و بلایه
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ / بِ ] (اِخ) شهری است نزدیک
حجرالیمامة، وآنجا مانند یثرب به تیرهای
نیکو شهرت دارد. (از معجم البلدان).
حجرالیمامة، وآنجا مانند یثرب به تیرهای
نیکو شهرت دارد. (از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع مص) مبالدة. با چوب و یا
شمشیر یکدیگر را زدن. (از ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به
مبالدة شود.
شمشیر یکدیگر را زدن. (از ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به
مبالدة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع اِ) جِ بَلدة. (منتهی الارب). جِ بَلد
و بلدة. (از اقرب الموارد). شهرها. (فرهنگ
فارسی معین) (ناظم الاطباء): از برای...
ترتیب بلاد... انبیا را بعثت کرد. (سندبادنامه
ص ۳). مصالح بلاد... متفرق گردد.
(سندبادنامه ص ۵). ...
و بلدة. (از اقرب الموارد). شهرها. (فرهنگ
فارسی معین) (ناظم الاطباء): از برای...
ترتیب بلاد... انبیا را بعثت کرد. (سندبادنامه
ص ۳). مصالح بلاد... متفرق گردد.
(سندبادنامه ص ۵). ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
بِلاَدٌ
см. بَلَدٌ
страна
* * *
иа=
pl. от بلد
بلاد
иа=
pl. от بلدة
Bilâd - بلاد other entries
Next Words