یاسمین
The entry is a dictionary list for the word یاسمین
یاسمین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِ) یاسمن. رجوع به یاسمن
شود:
تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان
تا بوستان خرم شود چون تازه گردد یاسمین.
فرخی.
رزمگاه پرمبارز دوست تر دارد ملک
ز آنکه باغی پر گل و پر لاله و ...
شود:
تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان
تا بوستان خرم شود چون تازه گردد یاسمین.
فرخی.
رزمگاه پرمبارز دوست تر دارد ملک
ز آنکه باغی پر گل و پر لاله و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) ابن زین الدین بن ابی
بکربن محمدبن علیم حمصی. او راست
حواشی بر خلاصهٔ ابن مالک، و در هامش آن
شرح کافیه است. در فاس به سال ۱۳۳۸ هـ .
جزء دوم آن به طبع رسیده ...
بکربن محمدبن علیم حمصی. او راست
حواشی بر خلاصهٔ ابن مالک، و در هامش آن
شرح کافیه است. در فاس به سال ۱۳۳۸ هـ .
جزء دوم آن به طبع رسیده ...