هبوع
The entry is a dictionary list for the word هبوع
هبوع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ ] (ع مص) گردن دراز کرده رفتن.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
گردن دراز کرده رفتن شتر. (معجم متن اللغة).
|| کند رفتن خر. (معجم متن اللغة). کند
رفتن خر و جز آن. (اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
گردن دراز کرده رفتن شتر. (معجم متن اللغة).
|| کند رفتن خر. (معجم متن اللغة). کند
رفتن خر و جز آن. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ ] (ع اِمص) رفتار خر کند که
تیزرو نباشد. (ناظم الاطباء). رفتار خر
خاصة. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| بناگاه فراپیش آمدگی قوم از هرجای.
(ناظم الاطباء).
تیزرو نباشد. (ناظم الاطباء). رفتار خر
خاصة. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| بناگاه فراپیش آمدگی قوم از هرجای.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ع ص) شتری که در رفتن
شتاب کند و با کمک گردن رود. (معجم متن
اللغة) (اقرب الموارد) (لسان العرب).
ابن اعرابی گوید:
و انی لاطوی الکشح من دون ما انطوی
و اقعط بالخرق الهبوع المراجم.
شتاب کند و با کمک گردن رود. (معجم متن
اللغة) (اقرب الموارد) (لسان العرب).
ابن اعرابی گوید:
و انی لاطوی الکشح من دون ما انطوی
و اقعط بالخرق الهبوع المراجم.