هلالی
The entry is a dictionary list for the word هلالی
هلالی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (ص نسبی) منسوب به هلال.
|| به شکل هلال. کمانی. خمیده :
خوش بخندم چو زلف او بینم
چونکه شکلش هلالی افتاده ست.خاقانی.
وآن چون هلالی چوب دف شیدا شده خم کرده کف
ما ...
|| به شکل هلال. کمانی. خمیده :
خوش بخندم چو زلف او بینم
چونکه شکلش هلالی افتاده ست.خاقانی.
وآن چون هلالی چوب دف شیدا شده خم کرده کف
ما ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) دهی است از دهستان کاکی
از بخش خورموج شهرستان بوشهر که ۲۷۶
تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول
عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۷).
از بخش خورموج شهرستان بوشهر که ۲۷۶
تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول
عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) دهی است از بخش حومهٔ
شهرستان نیشابور که ۱۶۴ تن سکنه دارد. آب
آن از قنات و محصول عمده اش غله است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).
شهرستان نیشابور که ۱۶۴ تن سکنه دارد. آب
آن از قنات و محصول عمده اش غله است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) دهی است از بخش
بجستان شهرستان گناباد که ۲۹ تن سکنه
دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله
و ارزن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۹).
بجستان شهرستان گناباد که ۲۹ تن سکنه
دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله
و ارزن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) مؤلف مجالس النفائس
نویسد: از مردم هری است و به نامرادی و
دردمندی خود به سر میبرد. وی با جامی به
مکه رفته و گاهگاه شعر گفته است، زیرا وقت
را عزیزتر از آن میدانسته که ...
نویسد: از مردم هری است و به نامرادی و
دردمندی خود به سر میبرد. وی با جامی به
مکه رفته و گاهگاه شعر گفته است، زیرا وقت
را عزیزتر از آن میدانسته که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) جغتایی است ولی در
استرآباد متولد شده و نشوونما یافت. در
جوانی به هرات رفت. به حسن صورت
انگشت نمای خلایق بود. چون به مجلس امیر
علیشیر رفت امیر از او بیتی خواست و سپس
از تخلص او ...
استرآباد متولد شده و نشوونما یافت. در
جوانی به هرات رفت. به حسن صورت
انگشت نمای خلایق بود. چون به مجلس امیر
علیشیر رفت امیر از او بیتی خواست و سپس
از تخلص او ...