نیرج
The entry is a dictionary list for the word نیرج
نیرج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ رَ ] (ع ص، اِ) آهن آماج که بدان
زمین شیارند. (منتهی الارب). سکةالحراث.
(اقرب الموارد) (متن اللغة). نورج. (متن اللغة).
|| غماز. سخن چین. (منتهی الارب). نمام.
(اقرب الموارد) (متن اللغة). || ...
زمین شیارند. (منتهی الارب). سکةالحراث.
(اقرب الموارد) (متن اللغة). نورج. (متن اللغة).
|| غماز. سخن چین. (منتهی الارب). نمام.
(اقرب الموارد) (متن اللغة). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان
خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. در
۲۲هزارگزی شمال غربی آوج و در منطقهٔ
کوهستانی سردسیری واقع است و ۱۱۸۷ تن
سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش
غلات و میوه ها و عسل، ...
خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. در
۲۲هزارگزی شمال غربی آوج و در منطقهٔ
کوهستانی سردسیری واقع است و ۱۱۸۷ تن
سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش
غلات و میوه ها و عسل، ...