نبیر
The entry is a dictionary list for the word نبیر
نبیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (اِ) نبیره. (انجمن آرا). فرزندزاده را
گویند عموماً. (برهان قاطع). فرزندزاده.
(ناظم الاطباء) (آنندراج):
نبیر جهاندار روشن روان
که با داد او پیر گردد جوان.فردوسی.
نبیر و پسر داشتم لشکری
شده نامبردارِ هر کشوری.فردوسی.
که چندین نبیر و پسر داشتم ...
گویند عموماً. (برهان قاطع). فرزندزاده.
(ناظم الاطباء) (آنندراج):
نبیر جهاندار روشن روان
که با داد او پیر گردد جوان.فردوسی.
نبیر و پسر داشتم لشکری
شده نامبردارِ هر کشوری.فردوسی.
که چندین نبیر و پسر داشتم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (معرب، اِ) مأخوذ از پنیر فارسی و
بمعنی آن. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة).
پنیر. (منتهی الارب) (معجم متن اللغة). جبن.
(اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
بمعنی آن. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة).
پنیر. (منتهی الارب) (معجم متن اللغة). جبن.
(اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ بَ ] (ع ص) مرد زیرک. (منتهی
الارب) (آنندراج). مرد کیس. (از اقرب
الموارد) (معجم متن اللغة).
الارب) (آنندراج). مرد کیس. (از اقرب
الموارد) (معجم متن اللغة).