ناتوانی
The entry is a dictionary list for the word ناتوانی
ناتوانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (حامص مرکب) مرض. علت.
بیماری. رنجوری. دردمندی. ناتندرستی.
علیل بودن. صفت ناتوان :
وز آن ناتوانی که آمد به سام
که بیماری آورد ما را به دام.فردوسی.
بیماری که اشارت طبیب را سبک دارد هر
لحظه ناتوانی بروی مستولی ...
بیماری. رنجوری. دردمندی. ناتندرستی.
علیل بودن. صفت ناتوان :
وز آن ناتوانی که آمد به سام
که بیماری آورد ما را به دام.فردوسی.
بیماری که اشارت طبیب را سبک دارد هر
لحظه ناتوانی بروی مستولی ...