مهمانی
The entry is a dictionary list for the word مهمانی
مهمانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
parti
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (حامص، اِ) میهمانی. سور.
ضیافت (با فعل کردن و دادن و رفتن صرف
شود). مَیَزد. مهمان کردن. دعوت. مأدبة.
قری. (منتهی الارب):
سپه را سوی زابلستان کشید
به مهمانی پوردستان کشید.فردوسی.
خود از بلخ زی زابلستان کشید
به مهمانی پور دستان کشید.فردوسی.
چنین ...
ضیافت (با فعل کردن و دادن و رفتن صرف
شود). مَیَزد. مهمان کردن. دعوت. مأدبة.
قری. (منتهی الارب):
سپه را سوی زابلستان کشید
به مهمانی پوردستان کشید.فردوسی.
خود از بلخ زی زابلستان کشید
به مهمانی پور دستان کشید.فردوسی.
چنین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس،
واقع در ۱۳۰هزارگزی جنوب میناب و
هشت هزارگزی خاور راه مالرو جاسک به
میناب با ۳۶۰ تن سکنه. آب آن از چاه و راه
آن مالرو است. (از ...
سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس،
واقع در ۱۳۰هزارگزی جنوب میناب و
هشت هزارگزی خاور راه مالرو جاسک به
میناب با ۳۶۰ تن سکنه. آب آن از چاه و راه
آن مالرو است. (از ...