مهردار
The entry is a dictionary list for the word مهردار
مهردار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (نف مرکب) دارای مهر.
مهردارنده. هرچه مهر داشته باشد اعم از
انگشت و غیره. (از آنندراج). هرچه با آن
نشان و مهر بر چیزی نهند. خاتم :
بود خاتم انبیا در شمار
که انگشت آخر بود مهردار.
ملاعبداللََّه هاتفی ...
مهردارنده. هرچه مهر داشته باشد اعم از
انگشت و غیره. (از آنندراج). هرچه با آن
نشان و مهر بر چیزی نهند. خاتم :
بود خاتم انبیا در شمار
که انگشت آخر بود مهردار.
ملاعبداللََّه هاتفی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) (مهرداد) دهی است از
دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان
تبریز. با ۴۲۴ تن سکنه. آب آن از چشمه و
رودخانه و محصول آن غلات و حبوبات
است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).
دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان
تبریز. با ۴۲۴ تن سکنه. آب آن از چشمه و
رودخانه و محصول آن غلات و حبوبات
است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).