مودی
The entry is a dictionary list for the word مودی
مودی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص) هلاک شونده. (منتهی
الارب، از مادهٔ ودی) (آنندراج). فوت شونده
و هلاک شونده. (ناظم الاطباء). مودٍ.
الارب، از مادهٔ ودی) (آنندراج). فوت شونده
و هلاک شونده. (ناظم الاطباء). مودٍ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ وَدْ دی ] (ص) (ظاهراً مأخوذ از
تازی مؤدی یا مدعی است) مرحوم دهخدا در
یادداشتی نوشته اند «این صورت کلمه که در
معنی وامدار و نیز در معنی مدعی که در تداول
خواص فارسی زبانان نیز هست، نمی دانم ...
تازی مؤدی یا مدعی است) مرحوم دهخدا در
یادداشتی نوشته اند «این صورت کلمه که در
معنی وامدار و نیز در معنی مدعی که در تداول
خواص فارسی زبانان نیز هست، نمی دانم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی است از دهستان اوباتو
بخش دیواندرهٔ شهرستان سنندج واقع در ۲۴
هزارگزی شمال باختری دیواندره با ۱۳۰ تن
سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۵).
بخش دیواندرهٔ شهرستان سنندج واقع در ۲۴
هزارگزی شمال باختری دیواندره با ۱۳۰ تن
سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۵).