منزوع
The entry is a dictionary list for the word منزوع
منزوع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) برکشیده شده از جای و
برکنده شده. (آنندراج). از بیخ برکنده و از
جای خود برکشیده. برکنده شده. غارت شده.
(ناظم الاطباء).
- زبیب منزوع العجم؛ کشمش
دانه بیرون کرده. (یادداشت مرحوم دهخدا).
...
برکنده شده. (آنندراج). از بیخ برکنده و از
جای خود برکشیده. برکنده شده. غارت شده.
(ناظم الاطباء).
- زبیب منزوع العجم؛ کشمش
دانه بیرون کرده. (یادداشت مرحوم دهخدا).
...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَنْزُوع: مَقْلُوع، مَخْلُوع
removed, taken away, taken off; pulled out, extracted, plucked out, torn out