مقرور
The entry is a dictionary list for the word مقرور
مقرور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) خنک و سرمارسیده.
(منتهی الارب) (آنندراج). خنک و سرمازده و
سرمارسیده و گرفتار سرما. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد):
پنجهٔ سرو و شاخ گل گویی
دست مفلوج و پای مقرور است.
مسعودسعد.
تهتز فی الکأس من ضعف و ...
(منتهی الارب) (آنندراج). خنک و سرمازده و
سرمارسیده و گرفتار سرما. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد):
پنجهٔ سرو و شاخ گل گویی
دست مفلوج و پای مقرور است.
مسعودسعد.
تهتز فی الکأس من ضعف و ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مَقْرُورٌ
ощущающий холод, страдающий от холода; иззябший, озябший