مقتضا
The entry is a dictionary list for the word مقتضا
مقتضا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ] (ع ص، اِ) تقاضاکرده شده.
طلب شده. درخواست شده. ضرورشده و
محتاج شده. (از ناظم الاطباء). اقتضا.
خواست. لازمه. لازم. بایست. بایسته : از
مقتضای عدل دور نباشد و به کامکاری
سلاطین و تهور ملوک منسوب نگردد. ...
طلب شده. درخواست شده. ضرورشده و
محتاج شده. (از ناظم الاطباء). اقتضا.
خواست. لازمه. لازم. بایست. بایسته : از
مقتضای عدل دور نباشد و به کامکاری
سلاطین و تهور ملوک منسوب نگردد. ...