مصدوم
The entry is a dictionary list for the word مصدوم
مصدوم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kazazede
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) کوفته. (ناظم الاطباء).
کوفتهشده. || صدمهديده. صدمهخورده.
زخمخورده. ضربديده. ضربتديده. آزرده.
آسيبديده از برخورد چيزی با او يا او با
چيزی.
- مصدوم شدن؛ آسيب و ضربت ديدن از
برخورد چيزی.
- مصدوم کردن؛ ...
کوفتهشده. || صدمهديده. صدمهخورده.
زخمخورده. ضربديده. ضربتديده. آزرده.
آسيبديده از برخورد چيزی با او يا او با
چيزی.
- مصدوم شدن؛ آسيب و ضربت ديدن از
برخورد چيزی.
- مصدوم کردن؛ ...