bezane - بزانه
The entry is a dictionary list for the word bezane - بزانه
بزانه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ نَ / نِ ] (نف) بزان. وزنده. بزین.
(آنندراج) (انجمن آرای ناصری):
ولایت دارم و گنج خزانه
سپاهی تیز چون باد بزانه.
امیرخسرو (از آنندراج).
و رجوع به بزان شود.
(آنندراج) (انجمن آرای ناصری):
ولایت دارم و گنج خزانه
سپاهی تیز چون باد بزانه.
امیرخسرو (از آنندراج).
و رجوع به بزان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ نَ ] (اِخ) دهی است به اصفهان، و
از آن است مطهربن عبدالواحد محدث و
ابوالفرج بزانی محدث. رجوع به اخبارالدولة
السلجوقیه و محاسن اصفهان و ترجمهٔ آن و
معجم البلدان ج ۱ ص ۱۹۹ شود.
از آن است مطهربن عبدالواحد محدث و
ابوالفرج بزانی محدث. رجوع به اخبارالدولة
السلجوقیه و محاسن اصفهان و ترجمهٔ آن و
معجم البلدان ج ۱ ص ۱۹۹ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ نَ ] (اِخ) نام قریه ای به اسفراین.
رجوع به معجم البلدان و مرآت البلدان ج ۱
ص ۱۹۹ شود. || نام قصبهٔ گجرات در هند.
رجوع به تحقیق ماللهند ص ۹۹ و ۱۰۰ شود.
رجوع به معجم البلدان و مرآت البلدان ج ۱
ص ۱۹۹ شود. || نام قصبهٔ گجرات در هند.
رجوع به تحقیق ماللهند ص ۹۹ و ۱۰۰ شود.