قشور
The entry is a dictionary list for the word قشور
قشور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع اِ) اسم جنس پوست
میوه هاست و شامل پوست اشجار و بُزور و
غیره است، و بعضی را عقیده آنکه آنها
قابل هضم نیستند و غذائیت ندارند و این کلی
نیست ولیکن بسیار قلیل الغذااند و
بطی ...
میوه هاست و شامل پوست اشجار و بُزور و
غیره است، و بعضی را عقیده آنکه آنها
قابل هضم نیستند و غذائیت ندارند و این کلی
نیست ولیکن بسیار قلیل الغذااند و
بطی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع اِ) دوای جالی است که میمالند
زنان به روی خود برای تصفیهٔ رنگ آن مانند
خردل کوبیدهٔ به تخته با ماست سرشته.
(فهرست مخزن الادویة). || دارویی است
که به وسیلهٔ آن پوست روی ...
زنان به روی خود برای تصفیهٔ رنگ آن مانند
خردل کوبیدهٔ به تخته با ماست سرشته.
(فهرست مخزن الادویة). || دارویی است
که به وسیلهٔ آن پوست روی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع اِ) جِ قشر. (غیاث اللغات از
منتخب). رجوع به قشر شود. پوست اشجار و
اثمار و بذور است، و بعضی را اعتقاد آنکه
اقسام آن غذائیت ندارند و قابل هضم نیستند.
(تحفهٔ حکیم مؤمن):
غرض ایزدی حکیمانند
وین ...
منتخب). رجوع به قشر شود. پوست اشجار و
اثمار و بذور است، و بعضی را اعتقاد آنکه
اقسام آن غذائیت ندارند و قابل هضم نیستند.
(تحفهٔ حکیم مؤمن):
غرض ایزدی حکیمانند
وین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) نام یکی از اصحاب ابوهاشم
عبدالسلام بن محمد جبائی متکلم معتزلی. و
نام او ابوالقاسم بن سهلویه است. (ابن الندیم).
عبدالسلام بن محمد جبائی متکلم معتزلی. و
نام او ابوالقاسم بن سهلویه است. (ابن الندیم).