قزاز
The entry is a dictionary list for the word قزاز
قزاز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع اِ) اژدهای بزرگ. || ماران
کوتاه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
کوتاه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ زْ زا ] (ع ص، اِ) مرد برکنار از آلایش
عیب و معصیت. (از اقرب الموارد) (منتهی
الارب) (آنندراج).
عیب و معصیت. (از اقرب الموارد) (منتهی
الارب) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ زْ زا ] (ع ص) ابریشم فروش. بایع قز.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب). علاقه بند.
(آنندراج):
آنکه امروز قدش سرو سرافراز من است
شاه خوبان جهان اکبر قزاز من است.
سالک قزوینی (دربارهٔ معشوق خود اکبر
علاقبند، از آنندراج).
...
(اقرب الموارد) (منتهی الارب). علاقه بند.
(آنندراج):
آنکه امروز قدش سرو سرافراز من است
شاه خوبان جهان اکبر قزاز من است.
سالک قزوینی (دربارهٔ معشوق خود اکبر
علاقبند، از آنندراج).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ زْ زا ] (اِخ) عبدالرحمان بن ابی غالب
محمدبن عبدالواحدبن حسن بن منازل شیبانی
بغدادی. از محدثان است. وی از
ابوالحسین بن مهتدی و ابوبکر خطیب و جز
این دو روایت دارد و گروه بسیاری از او
روایت کنند. از ...
محمدبن عبدالواحدبن حسن بن منازل شیبانی
بغدادی. از محدثان است. وی از
ابوالحسین بن مهتدی و ابوبکر خطیب و جز
این دو روایت دارد و گروه بسیاری از او
روایت کنند. از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ زْ زا ] (اِخ) فرات بصری. از محدثان
است. وی در بصره سکونت گزید و از
ابوطفیل و ابوحازم سلمه و جز این دو روایت
کرد و شعبه و ثوری و ابن عیینه از او روایت
کنند. (اللباب ...
است. وی در بصره سکونت گزید و از
ابوطفیل و ابوحازم سلمه و جز این دو روایت
کرد و شعبه و ثوری و ابن عیینه از او روایت
کنند. (اللباب ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
قَزٌّاز
[qaz'ːaːz]
n m
بائِعُ الحَريرِ m marchand de soie
◊
إِشْتَرى الحَريرَ منَ القَزّازِ — Il a acheté de la soie chez le marchand de soie.