berand - برند
The entry is a dictionary list for the word berand - برند
برند Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
برند: سيف بِرِنْدٌ: عليه أَثرٌ قديمٌ؛ عن ثعلب؛ وأَنشد: أَحْمِلُها وعِلْجَةً وزادَا، وصارِماً ذا شُطَبٍ جَدَّادَا، سَيْفاً بِرِنْداً لم يكُنْ مِعْضادا والمُبَرْنِدَةُ من النساء: التي يكثُرُ لحمُها.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رَ / بِ رَ ] (معرب، اِ) فروغ شمشیر
و جوهر آن، معرب پرنگ . (از منتهی
الارب). جوهر و آب شمشیر، و آن لغتی است
در «فرند» و گویند معرب است. (از المعرب
جوالیقی). || ...
و جوهر آن، معرب پرنگ . (از منتهی
الارب). جوهر و آب شمشیر، و آن لغتی است
در «فرند» و گویند معرب است. (از المعرب
جوالیقی). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ رَ ] (نف) مخفف برنده. قطع کننده.
(از آنندراج). بران :
ره تنگ عشق است پست و بلند
ولی چون دم اره باشد برند.
طاهر وحید (از آنندراج).
|| مجازاً به معنی گوارا و هاضم. ...
(از آنندراج). بران :
ره تنگ عشق است پست و بلند
ولی چون دم اره باشد برند.
طاهر وحید (از آنندراج).
|| مجازاً به معنی گوارا و هاضم. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ رَ / بَ رَ ] (اِ) تیغ و شمشیر تیز و
آبدار و جوهردار. (برهان). پرند. و رجوع به
پرند شود.
آبدار و جوهردار. (برهان). پرند. و رجوع به
پرند شود.