فلوس
The entry is a dictionary list for the word فلوس
فلوس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فُ ] (ع اِ) جِ فلس. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد). رجوع به فلس شود.
|| مغز خیارشنبر را گویند که به فلسهای
برهم نهاده ماند. (از یادداشت مؤلف):
بگیرند فلوس خیارشنبر و مویز
دانه برون کرده. ...
(از اقرب الموارد). رجوع به فلس شود.
|| مغز خیارشنبر را گویند که به فلسهای
برهم نهاده ماند. (از یادداشت مؤلف):
بگیرند فلوس خیارشنبر و مویز
دانه برون کرده. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فُ ] (ع اِ) درختی است به ارتفاع
۱۰ تا ۱۵ متر از تیرهٔ سبزی آساها که به حالت
وحشی در افریقا و هند و برزیل و جزایر آنتیل
و مصر و جنوب ایران میروید. برگهایش
بزرگ ...
۱۰ تا ۱۵ متر از تیرهٔ سبزی آساها که به حالت
وحشی در افریقا و هند و برزیل و جزایر آنتیل
و مصر و جنوب ایران میروید. برگهایش
بزرگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فُ ] (معرب، اِ) معرب از لاتینی
پولوس . قاقلی. (فرهنگ فارسی معین).
پولوس . قاقلی. (فرهنگ فارسی معین).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فُ) [ ع . ] (اِ.) درختی است به ارتفاع 10 تا 15 متر از تیرة سبزی آساها که به
حالت وحشی می روید. برگ هایش بزرگ شامل 8 تا 16 برگچة سبز روشن است . گل آذینش خوشه
ای و گل هایش زرد شفاف و میوه اش نیام و دراز است . قسمت مورد استفادة این گیاه مغز
میوة ناشکوفای آن است . دانة فلوس سخت و شفاف و به رنگ بلوطی است . مغز آن طعمی
شیرین ولی ناپسند دارد و تنها قسمت مورد استفادة میوه است .
حالت وحشی می روید. برگ هایش بزرگ شامل 8 تا 16 برگچة سبز روشن است . گل آذینش خوشه
ای و گل هایش زرد شفاف و میوه اش نیام و دراز است . قسمت مورد استفادة این گیاه مغز
میوة ناشکوفای آن است . دانة فلوس سخت و شفاف و به رنگ بلوطی است . مغز آن طعمی
شیرین ولی ناپسند دارد و تنها قسمت مورد استفادة میوه است .