عرار
The entry is a dictionary list for the word عرار
عرار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) هر چیزی که به سوی چیزی
بازگردد. (منتهی الارب). || زنان که همواره
پسر زایند. || گیاه خوشبوی یا آن بهار
دشتی است زردرنگ. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). ...
بازگردد. (منتهی الارب). || زنان که همواره
پسر زایند. || گیاه خوشبوی یا آن بهار
دشتی است زردرنگ. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) نام ماده گاوی است. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). و عرب در مثل گوید:
باءت عرار بکحل، دو حریف را گویند که هر
دو همزور باشند و گویند: آن دو گاو چندان
همزور بودند که یکدیگر را سُرو ...
الارب) (اقرب الموارد). و عرب در مثل گوید:
باءت عرار بکحل، دو حریف را گویند که هر
دو همزور باشند و گویند: آن دو گاو چندان
همزور بودند که یکدیگر را سُرو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ ] (ع اِ) سختی جرب. (ناظم
الاطباء). || (مص) بانگ کردن شترمرغ.
(تاج المصادر).
الاطباء). || (مص) بانگ کردن شترمرغ.
(تاج المصادر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ ] (اِخ) موضعی است در دیار باهله
از سرزمین یمامة. (معجم البلدان).
از سرزمین یمامة. (معجم البلدان).