علات
The entry is a dictionary list for the word علات
علات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) سندان که بر آن آهن را
نهاده می کوبند، و بهندی آن را اهرن گویند.
(غیاث از شرح نصاب) (اقرب الموارد).
|| سنگی که به روی آن پنیر و کشک
خشک کنند. ...
نهاده می کوبند، و بهندی آن را اهرن گویند.
(غیاث از شرح نصاب) (اقرب الموارد).
|| سنگی که به روی آن پنیر و کشک
خشک کنند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لْ لا ] (ع اِ) جِ عَلّة. (اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء).
- بنوالعلات؛ فرزندان مرد از مادران
جداگانه. (ناظم الاطباء).
(ناظم الاطباء).
- بنوالعلات؛ فرزندان مرد از مادران
جداگانه. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ لْ لا ] (ع اِ) جِ عِلة. (ناظم الاطباء).
|| حالات گوناگون. (اقرب الموارد)
(المنجد): در ایام امن و فراغت گوسفندان
با شیر و پشم و منافع بسیار در حالات و
علات یأس و نوش ...
|| حالات گوناگون. (اقرب الموارد)
(المنجد): در ایام امن و فراغت گوسفندان
با شیر و پشم و منافع بسیار در حالات و
علات یأس و نوش ...