عقده
The entry is a dictionary list for the word عقده
عقده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ دَ ] (ع اِ) عقدة. گره. (ناظم الاطباء)
(فرهنگ فارسی معین). دژک. و رجوع به
عقدة شود: عقدهٔ الفت و عصمت مستحکم
شد. (ترجمهٔ تاریخ یمینی ص ۲۳۳). عقدهٔ آن
مناکحت به استحکام رسانید. (ترجمهٔ تاریخ ...
(فرهنگ فارسی معین). دژک. و رجوع به
عقدة شود: عقدهٔ الفت و عصمت مستحکم
شد. (ترجمهٔ تاریخ یمینی ص ۲۳۳). عقدهٔ آن
مناکحت به استحکام رسانید. (ترجمهٔ تاریخ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عُ دِ) [ ع . عقدة ] (اِ.) 1 - گره . 2 - حالت سرخوردگی و کینه به علّت دست نیافتن
به مطلوب مورد نظر. ؛~ دل غم دل ، غصة درونی . (?(عقده گشا ( ~ . گُ) [ ع - فا. ]
(ص فا.) گره گُشا، مشکل گُشا.
به مطلوب مورد نظر. ؛~ دل غم دل ، غصة درونی . (?(عقده گشا ( ~ . گُ) [ ع - فا. ]
(ص فا.) گره گُشا، مشکل گُشا.