عقاق
The entry is a dictionary list for the word عقاق
عقاق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ / عِ ] (ع مص) باردار گردیدن شتر
ماده. (از منتهی الارب). باردار گردیدن
مادیان، یا باردار نشدن او، از اضداد است. (از
اقرب الموارد). عَقَق.
ماده. (از منتهی الارب). باردار گردیدن
مادیان، یا باردار نشدن او، از اضداد است. (از
اقرب الموارد). عَقَق.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ قِ ] (ع اِ) اسم است عقوق را.
نافرمانی و آزار پدر و مادر. آزار پدر و مادر.
(از منتهی الارب). اسم است «عقوق» را از
والدین، و آن مبنی بر کسر باشد. (از اقرب
الموارد). و رجوع به ...
نافرمانی و آزار پدر و مادر. آزار پدر و مادر.
(از منتهی الارب). اسم است «عقوق» را از
والدین، و آن مبنی بر کسر باشد. (از اقرب
الموارد). و رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ ] (ع اِ) بار شکم ناقه.
(منتهی الارب). حمل. (اقرب الموارد). عَقاق.
و رجوع به عَقاق شود. || جِ عُقُق که آن نیز
جمع عَقوق است. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به عقوق و عقق ...
(منتهی الارب). حمل. (اقرب الموارد). عَقاق.
و رجوع به عَقاق شود. || جِ عُقُق که آن نیز
جمع عَقوق است. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به عقوق و عقق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (ع ص) ماء عقاق؛ آب تلخ و
شور. (منتهی الارب). آب تلخ. (از اقرب
الموارد).
شور. (منتهی الارب). آب تلخ. (از اقرب
الموارد).