عروسی
The entry is a dictionary list for the word عروسی
عروسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
düğün
Farsça - Türkçe sözlük
düğün
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (حامص) همسری دختر یا
زنی با مردی. بیوکانی. (فرهنگ فارسی
معین). دیبار. میزاد. نیوکانی. (ناظم الاطباء).
کدخدایی. إملاک. زفاف.
- شب عروسی؛ لیلةالزفاف. شب که
عروس بخانهٔ داماد رود و مراسم زفاف
صورت گیرد.
زنی با مردی. بیوکانی. (فرهنگ فارسی
معین). دیبار. میزاد. نیوکانی. (ناظم الاطباء).
کدخدایی. إملاک. زفاف.
- شب عروسی؛ لیلةالزفاف. شب که
عروس بخانهٔ داماد رود و مراسم زفاف
صورت گیرد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) احمدبن موسی بن داود
عروسی، ملقب به شهاب الدین. از فضلای
مصر بود و در منیة عروس، از توابع منوفیهٔ
مصر متولد شد و به سال ۱۲۰۸ هـ .ق.
درگذشت. او راست: حاشیة علی الملوی علی
السمرقندیة، و ...
عروسی، ملقب به شهاب الدین. از فضلای
مصر بود و در منیة عروس، از توابع منوفیهٔ
مصر متولد شد و به سال ۱۲۰۸ هـ .ق.
درگذشت. او راست: حاشیة علی الملوی علی
السمرقندیة، و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) نام او مصطفی بن
محمدبن احمدبن موسی عروسی است. او
فقیه شافعی مذهب مصری بود و به سال
۱۲۱۳ هـ .ق. متولد شد و در سال ۱۲۸۱
عهده دار مشیخهٔ الازهر گشت، و بسبب برخی
مقررات جدید ...
محمدبن احمدبن موسی عروسی است. او
فقیه شافعی مذهب مصری بود و به سال
۱۲۱۳ هـ .ق. متولد شد و در سال ۱۲۸۱
عهده دار مشیخهٔ الازهر گشت، و بسبب برخی
مقررات جدید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عَ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - جشنی که به هنگام ازدواج برپا کنند. 2 - همسری دختر
یا زنی با مرد.
یا زنی با مرد.