عدوی
The entry is a dictionary list for the word عدوی
عدوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ دْ وا ] (ع اِمص) تباهی و فساد.
(از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
(از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ دْ وا ] (ع مص) ستم کردن بر
کسی و درگذشتن از حد. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). عدوّ. عدوه. عَداء. عِدوان.
عُداون. (منتهی الارب).
کسی و درگذشتن از حد. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). عدوّ. عدوه. عَداء. عِدوان.
عُداون. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ دْ وا ] (ع اِ) بیماری که از یکی به
دیگری نقل کند مانند خارش و گر و جز آن.
(منتهی الارب). آنچه از یکی به دیگری
سرایت کند از جرب و جز آن. (از اقرب
الموارد).
دیگری نقل کند مانند خارش و گر و جز آن.
(منتهی الارب). آنچه از یکی به دیگری
سرایت کند از جرب و جز آن. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ع دْ وا ] (ع اِمص) سرایت بیماری و
تجاوز آن از صاحب خود به دیگری و منه
الحدیث: لاعدوی و لاطیرة. (منتهی الارب)
(آنندراج). || یاری گری، اسم اسب اعداء
را. (از منتهی الارب) (آنندراج). || ...
تجاوز آن از صاحب خود به دیگری و منه
الحدیث: لاعدوی و لاطیرة. (منتهی الارب)
(آنندراج). || یاری گری، اسم اسب اعداء
را. (از منتهی الارب) (آنندراج). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ دَ وی ی ] (ع اِ) گیاه صیفی که بعد
از گذشتن بهار روید. (از قطرالمحیط). عدویة.
(از منتهی الارب). || درختهای کوچک که
شتر خورد. (قطرالمحیط). عدویة. (منتهی
الارب). || گوسفند ...
از گذشتن بهار روید. (از قطرالمحیط). عدویة.
(از منتهی الارب). || درختهای کوچک که
شتر خورد. (قطرالمحیط). عدویة. (منتهی
الارب). || گوسفند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ وی ی ] (ص نسبی) نسبت است
به عدی بن ربیعه. رجوع به عدی بن ربیعةبن
معاویه شود. (از لباب الانساب ج ۲ ص
۱۲۶). || نسبت است به عدی بن کعب بن ...
به عدی بن ربیعه. رجوع به عدی بن ربیعةبن
معاویه شود. (از لباب الانساب ج ۲ ص
۱۲۶). || نسبت است به عدی بن کعب بن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ وی ی ] (اِخ) عبداللََّه بن مبارک بن
مغیرة مکنی به ابوعبدالرحمن از مشاهیر ادباء
بود در نحو و لغت دستی داشت از تألیفات
اوست: اقامة اللسان علی صواب المناطق،
غریب القرآن، الوقف و الابتداء. سال وفات
وی بدرستی ...
مغیرة مکنی به ابوعبدالرحمن از مشاهیر ادباء
بود در نحو و لغت دستی داشت از تألیفات
اوست: اقامة اللسان علی صواب المناطق،
غریب القرآن، الوقف و الابتداء. سال وفات
وی بدرستی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( عَ وا) [ ع . ] 1 - (اِمص .) سرایت بیماری و تجاوز آن . 2 - (اِ.) بیماری
واگیردار.
واگیردار.