عناب
The entry is a dictionary list for the word عناب
عناب Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
hünnap
Arapça - Türkçe sözlük
عُنَّاب
hünnap
Anlamı: hünnapgililerden bir bitki, çiğde
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (ع ص) مرد کلان بینی. (ناظم
الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب).
بزرگ بینی. (از اقرب الموارد). || (اِ) فنج
ماده، یا تلاق. (منتهی الارب) (آنندراج). فنج
ماده که به تازی عفل گویند، و ...
الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب).
بزرگ بینی. (از اقرب الموارد). || (اِ) فنج
ماده، یا تلاق. (منتهی الارب) (آنندراج). فنج
ماده که به تازی عفل گویند، و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ نْ نا ] (ع ص، اِ) انگورفروش.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
فروشندهٔ انگور. (از اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
فروشندهٔ انگور. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ نْ نا ] (ع اِ) سنجد جیلان. (منتهی
الارب). میوه ای است شبیه به سنجد و در
منضجات و مسهلات به کار برند. خوردن آن
خون را صاف کند. (برهان قاطع). ثمر درختی
است معروف، قریب به ...
الارب). میوه ای است شبیه به سنجد و در
منضجات و مسهلات به کار برند. خوردن آن
خون را صاف کند. (برهان قاطع). ثمر درختی
است معروف، قریب به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (اِخ) کوهی است به راه مکه.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کوه
دایره شکل و بسیار مرتفعی است که چیزی در
آنجا نمی روید. و گویند، کوهی است در طریق
مکه. و گویند، طریق مدینه است از فَید. ...
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کوه
دایره شکل و بسیار مرتفعی است که چیزی در
آنجا نمی روید. و گویند، کوهی است در طریق
مکه. و گویند، طریق مدینه است از فَید. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (اِخ) رودباری است. (منتهی
الارب) (آنندراج). نام وادیی است. (ناظم
الاطباء).
الارب) (آنندراج). نام وادیی است. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (اِخ) نام اسب مالک بن نُوَیرة.
(منتهی الارب) (آنندراج). نام اسبی. (ناظم
الاطباء).
(منتهی الارب) (آنندراج). نام اسبی. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ نْ نا ] (اِخ) نام والد حریث بنهابی
است. (منتهی الارب) (آنندراج). از اعلام
است. (ناظم الاطباء).
است. (منتهی الارب) (آنندراج). از اعلام
است. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عَ نّ) [ ع . عُنّاب ] (اِ.) تبرخون ؛ درختی است با برگ های کوچک و بی کرک و شفاف
. گل هایش کوچک و زرد رنگ و شامل دم گل بسیار کوتاه است . میوه اش شفت و مایل به
قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون می رسد و دارای طمعی بسیار مطبوع است .
عناب به عنوان ملین و مسکن سرفه به کار می رود. چوب آن سرخ رنگ و سخت می باشد.
. گل هایش کوچک و زرد رنگ و شامل دم گل بسیار کوتاه است . میوه اش شفت و مایل به
قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون می رسد و دارای طمعی بسیار مطبوع است .
عناب به عنوان ملین و مسکن سرفه به کار می رود. چوب آن سرخ رنگ و سخت می باشد.